رحیم یکی از نامهای نیکوی خداوند در ادیان ابراهیمی است و به معنای بخشاینده و مهربان در ادبیات اسلامی به کار میرود. در باور مسلمانان رحیم به نوع خاصی از مهربانی خداوند اشاره دارد که تنها شامل انسانهای نیکوکار و رحمن الهی متفاوت است
دعای روز بیست و نهم؛ تفاوت الرحیم و الرحمن چیست همانگونه که نام الله را بر اشخاص نمی گذارند نام رحمن را نیز نباید بر افراد گذاشت، بلکه باید از عبد الرحمن، عبد الله استفاده کرد… |
به گزارش سرویس علمی وفرهنگی خبرگزاری حوزه در دعای بیست و نهمین روز ماه مبارک رمضان می خوانیم :
اللهمّ غَشّنی بالرّحْمَةِ، وارْزُقْنی فیهِ التّوفیقِ والعِصْمَةِ، وطَهّرْ قلْبی من غَیاهِبِ التُّهْمَةِ، یا رحیماً بِعبادِهِ المؤمِنین.
خدایا مرا در آن به مهر ورحمتت فراگیر، و توفیق وخود نگهداری را روزیم کن، و دل مرا از تاریکی های تهمت پاک کن، ای مهربان به بندگان با ايمان خود.
در دعای روز بیست و نهم پنج عنوان مطرح شده است:
رحمت گسترده الهی؛
در فراز اول می خوانیم:« اللهمّ غَشّنی بالرّحْمَةِ» خدایا من را در آن به مهر ورحمتت فراگیر.
رحمت الهي گسترده است، واز نامهاي خداوند رحمان و رحیم است که از ریشه (ر ح م ) گرفته شده است؛ اسم رحمان مثل الله از اسامی خاص خدا است؛ همانگونه که نام الله را بر اشخاص نمی گذارند نام رحمن را نیز نباید بر افراد گذاشت، بلکه باید از عبد الرحمن، عبد الله استفاده کرد. رحیم و کریم نیز از اسماء خداوند است؛ اما از نامهاي مختص خداوند نيست، و می توان بر افراد گزارده شود؛ اما الرحمن اسم مختص خدا است.
خداوند دارای رحمت واسعه است، وكسي نبايد از آن نوميد باشد.
در قرآن کریم آمده است: « قالَ وَ مَنْ يَقْنَطُ مِنْ رَحْمَةِ رَبِّهِ إِلاَّ الضَّالُّون»[1]
گفت: جز گمراهان چه كسى از رحمت پروردگار خويش نوميد مىشود؟
همچنین در سوره عنكبوت می فرماید:« وَ الَّذينَ كَفَرُوا بِآياتِ اللَّهِ وَ لِقائِهِ أُولئِكَ يَئِسُوا مِنْ رَحْمَتي وَ أُولئِكَ لَهُمْ عَذابٌ أَليم»[2]
كسانى كه به آيات خدا و ديدار او كافر شدند، از مهر ورحمت من نوميدند؛ و براى آنها عذاب دردناكى است!
به امام زين العابدين(ع) گفتند: حسن بصری گفته است: تعجب نمیکنم از فردی که به هلاکت افتاده است كه چرا وچگونه به هلاكت افتاده است، تعجب از آن است که چگونه فردی نجات پیدا کرده است. حضرت سخن وي را اينگونه رد فرمود:« من مي گويم: تعجب از فردی نیست که چگونه نجات پیدا کرده است؛ بلكه عجب از کسی است که با رحمت گسترده خدا چگونه به هلاکت افتاده است؟»[3] بنابراين ايشان رحمت خدا را چنان وسیع وگسترده مي بيند که اصل را بر نجات انسان می داند.
امام صادق(ع)می فرماید:« در روز قیامت رحمت خدا چنان گسترده می شود که حتی ابلیس طمع می کند (که رحمت خدا شامل حال او نیز بشود!)»[4]
خداوند به داود(ع)می فرماید:« ای داود همان گونه که از خورشید (با بهره گيري از تابش آن) چیزی کم نمی شود، رحمت من كم شدني نيست»[5].
بايد در پي منبع نور رفت كه گرما نيز به تبع آن حاصل مي شود، مرحوم آيت الله شيخ مجتبي قزويني اينگونه نصيحت مي كرد: اگر فرد به دنبال خورشید باشد هم به گرما می رسد هم به خود مقصود، اما اگر فردی تنها به دنبال گرمای خورشید باشد از مسائل بزرگتر جا می ماند.
رحمانیت خدا عام است و شامل حال همه میشود، ومسلمان و غیر مسلمان را در بر میگیرد. مانند آنکه همه از نعمت زندگی استفاده می کنند، همه می توانند اکسیژن استشمام کنند، همه از نظام عالم بهره مي گيرند.
اما خداوند علاوه بر رحمت عام وفراگير، رحمت ويژه هم دارد، كه ويژه اهل ايمان است، رحمان عنایت عام خدا است که شامل حال همه می شود، و رحیمیت رحمت خاص خدا است که شامل حال بندگان مومن خدا می شود، واينگونه سرآغاز سوره هاي قرآن كريم به هر دوي آنها اشاره شده است، ومي خوانيم: «بسم الله الرحمن الرحيم».
بنابراين مؤمنان هم از رحمانيت خداوند بهره مي گيرند وهم از رحيميت. در رابطه با برخي رحمت هاي ويژه در قرآن کریم می خوانيم:« ما يَوَدُّ الَّذينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ وَ لاَ الْمُشْرِكينَ أَنْ يُنَزَّلَ عَلَيْكُمْ مِنْ خَيْرٍ مِنْ رَبِّكُمْ وَ اللَّهُ يَخْتَصُّ بِرَحْمَتِهِ مَنْ يَشاءُ وَ اللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظيم»[6]
كسانى كه كافر شدند از اهل كتاب و مشركان، دوست ندارند كه از پروردگارتان هيچ خير وبركتي بر شما فروآيد، و خداوند هر كه را خواهد به مِهر و بخشايش خود ويژه سازد، و خدا داراى فزونى و بخشش بزرگ است.
امير مؤمنان امام علی(ع)وامام باقر(ع)در رابطه با این آیه می فرمایند:« مقصود از رحمت مختص، نبوت است.»[7]
همچنین در برخي روایات آمده است مقصود از «يَخْتَصُّ بِرَحْمَتِهِ من يشاء» نبي و وصی است[8].
اینها عنایات ویژه است؛ این نعمت نبوت رسول خدا وولایت امیرالمومنین(ع)است.
در نتیجه رحمانیت خدا عام است شامل حال همه می شود اما رحيمیت خدا ویژه است و شامل حال مومنین می شود.
توفیق و سعادت مندی؛
در فراز دوم دعا می خوانیم:« وارْزُقْنی فیهِ التّوفیقِ والعِصْمَةِ» و توفیق وخود نگهداری را به من روزی کن.
توفیق و عصمت دو واژه کلیدی این فراز از دعا هستند.
در یک روایت آمده است که سعادت کامل وقتی به دست می آید که چهار چیز با هم جمع شوند:
1) نیت انجام كار را داشته باشد؛ مثلا نیت کند مدرسه ای بسازد، خانه ایتام بسازد.
2) توانایی و امکان انجام کار را داشته باشد. مثلا توان مالی ساخت مدرسه را داشته باشد
3) موفقیت انجام کار را داشته باشد. یعنی بتواند مدرسه یا خانه ایتام را بسازد.
4) به هدف هم برسد. یعنی وقتی که مدرسه ساخته شد یا دار الایتام ساخته شد از آن در همین راستا و هدف استفاده شود.
این 4 مورد وقتی باهم جمع شود این شخص خوشبخت و سعادتمند مي سازد.
امام صادق(ع)می فرماید: « اينگونه نيست كه هر چه را انسان نيّت كند بتواند انجام دهد، و هر چه را قدرت بر آن دارد توفيق به دست آوردنش را پيدا كند، و هر چه را توفيق پيدا كرد به هدف ومقصود برسد، اما هر گاه نيّت و قدرت و توفيق و رسيدن به هدف با هم جمع شد، سعادت كامل مي گردد»[9]. بنابراين اگر نیت، قدرت، توفیق و اصابه به هدف بدست آيد سعادت تمام می شود.
خود نگاه داری؛
مقصود از عصمت در اين دعا خود نگاه داری است، كه هركس به ميزان تلاش وتقواي خود مي تواند درجه اي از آن را داشته باشد، واين غير از عصمت ويژه اي است كه خداوند به پيامبران وامامان عليهم السلام داده است، در دعای كمیل مي خوانيم: «ولا یمکن الفرار من حکومتك»[10] خدايا! از دايره حكومت تو نتوان فرار كرد. اگر کسی اين جمله را بدرستي دريافت كند، خود را پيوسته در این محدوده بيند، در نتيجه تلاش مي كند كه خود نگهدار گشته و كمتر نافرمانی خدا کند.
امام صادق7 می فرماید:« خداوند حفظ می کند کسی را که اطاعت و پیروی خداوند را میکند. اما اگر کسی نافرماني وگناه كند از آن (دايره حفاظتي) خارج است»[11].
انسان با انجام گناه، از دایره خودنگاهداري بیرون می آید، و سرآغاز هلاکت از همین جا است. بنابراین باید در خود نگاه داری بكوشد، و از خدا كمك جويد. شراب خواری، قمار بازي، رباخوري، بي حجابي، بدحجابي، بيهوده گويي، عيب جويي مردم از جمله كارهايي هستند كه موجب خروج از دایره خودنگاهداري وعصمت است.
نگاه منفي وتهمت؛
در فراز سوم دعا می خوانیم« وطَهّرْ قلْبی من غَیاهِبِ التُّهْمَةِ » و دل مرا از تاریکی های تهمت پاک کن.
ما یک یک تهمت داريم ويك غیبت. غیبت یعنی قضیه ای را که راست است در مورد كسي كه در جلسه گفتمان ما حاضر نيست بازگو كنيم، اما آن جريان بگونه اي است كه اگر آن را جلوی او بگوییم ناراحت می شود.
خداوند در قرآن کریم سوره حجرات می فرماید:« يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا كَثيراً مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَ لا تَجَسَّسُوا وَ لا يَغْتَبْ بَعْضُكُمْ بَعْضاً أَيُحِبُّ أَحَدُكُمْ أَنْ يَأْكُلَ لَحْمَ أَخيهِ مَيْتاً فَكَرِهْتُمُوهُ وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ رَحيم»[12]
اى كسانى كه ايمان آوردهايد، از بسيارى از گمانها- گمانهاى بد- دور باشيد، زيرا برخى از گمانها گناه است. و [در كار و عيبهاى پنهان مردم] كاوش مكنيد، و از پس يكديگر غيبت مكنيد. آيا يكى از شما دوست دارد كه گوشت برادر مرده خود را بخورد؟ بىگمان آن را ناخوش و ناپسند مىداريد. و از خداى پروا كنيد، كه خدا توبه پذير و مهربان است.
اما تهمت آن است كه در رابطه با كسي سخني را بگوييم كه از اساس دروغ است وواقعیت ندارد؛ بسیاری از ناهنجاريهاي اجتماعي، اختلافات خانوادگي وبداخلاقی های سیاسی ما نيز از این ناشی می شود که فردي به خاطر حسادت وبي تقوايي هر چیزی را كه خواست می گوید، و بعد که تحقیق می شود می بینیم نادرست است. امام صادق(عليه السلام) می فرماید:« کسی که به برادر مومن تهمت بزند ایمان در قلبش ذوب می شود همان گونه که نمک در آب حل می شود.»[13]
تهمت زدن به افراد با گفتن العفو و استغفار لفظي حل نمی شود، و حتما باید جبران شود. برخی با داشتن سایت ها و وبلاگ ها واستفاده از پيامك ها هر سخن و تهمتی را در رابطه با افراد منتشر می کنند كه گناهي بس بزرگ است. و بدین وسیله ترور شخصیت می کنند كه از ترور فيزيكي بدتر است. بنابراین از خداوند می خواهیم دل ما را از تاریکی هاي تهمت پاک کند.
اين تهمت را به معناي بدگماني نيز مي توان تفسير كرد، بدين گونه كه گاه تهمت در رابطه با افراد است، همانگونه كه گذشت، وگاهي در رابطه با خدا است، به اين معني كه نسبت به خداوند بدگمان است، مثلا با خود مي گويد چرا خداوند به ديگران امكانات داده است وبه من نداده است؟ اين سخن ناشي از تاريكي دل است كه در اين دعا مي خواهيم آن را از ما بزدايد، ودلمان را از تاريكي هاي تهمت پاك سازد.
نگاه به رحیمیت خداوند.
در فراز آخر دعا می خوانیم:« یا رحیماً بِعبادِهِ المؤمِنین» ای مهربان به بندگان خود.ای کسی که مهربانی ويژه اش شامل حال بندگان مؤمنش است.
حجتالاسلام محمد امین پورامینی-نمی از یم رمضان
[1]. الحجر:56.
[2]. سوره عنكبوت، آيه 23.
[3]. الأمالي، سيد مرتضى، ج1، ص113 (وقيل لعلي ابن الحسين 7: قال الحسن البصري: ليس العجب ممن هلك كيف هلك، وإنما العجب ممن نجى كيف نجى. فقال 7: أنا أقول: ليس العجب ممن نجى كيف نجى، إنما العجب ممن هلك كيف هلك مع سعة رحمة الله).
[4]. الأمالي، شيخ صدوق، ص 274 ( إذا كان يوم القيامة نشر الله تبارك وتعالى رحمته حتى يطمع إبليس في رحمته).
[5]. الأمالي، شيخ صدوق، ص382 (قال النبي 6: أوحى الله عز وجل إلى داود 7: يا داود، كما لا تضيق الشمس على من جلس فيها، كذلك لا تضيق رحمتي على من دخل فيها).
[6]. بقره: 105.
[7]. تفسير مجمع البيان، ج 1، ص 337 (وروي عن أمير المؤمنين 7 و عن أبي جعفر الباقر 7: إن المراد برحمته هنا النبوة).
[8]. بحار الأنوار، ج 24، ص62 (جعفر بن محمد 8 في قوله تعالى: (الله يختص برحمته من يشاء) قال: المختص بالرحمة نبي الله و وصيه 8، إن الله خلق مائة رحمة. تسعة وتسعون رحمة عنده مذخورة لمحمد6 و علي 7و عترتهما، ورحمة واحدة مبسوطة على سائر الموجودين).
[9]. الإرشاد، ج 2، ص204 ( ماكل من نوى شيئا قدر عليه، ولا كل من قدر على شئ وفق له، ولا كل من وفق أصاب له موضعاً ، فإذا اجتمعت النية والقدرة والتوفيق والإصابة فهنالك تمت السعادة).
[10]. مصباح المتهجد، ص 845؛ إقبال الأعمال، ج 3، ص 332.
[11]. الأمالي، شيخ صدوق، ص 577 (و إن الله يعصم من أطاعه، ولا يعتصم منه من عصاه).
[12]. حجرات: آيه12.
[13]. الكافي، ج 2، ص361 (إذا اتهم المؤمن أخاه انماث الايمان من قلبه كما ينماث الملح في الماء).
سوره الرحمن سوره ۵۵ از قرآن است و ۷۸ آیه دارد و در مکه نازل شده است.
این سوره به طور کلی بیانگر نعمتهای مختلف معنوی و مادی خداوند است که بر بندگان خود ارزانی داشته و آنها را غرق در آن ساخته است به طوری که می توان نام این سوره را "سوره رحمت" یا "سوره نعمت" گذارد و به همین دلیل با نام "الرحمن" که رحمت واسعه الهی را بازگو میکند آغاز شده و با جلال و اکرام الله پایان گرفته است و ۳۱ بارجمله ﴿فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ﴾ که به وسیله آن از بندگانش بر نعمتهای خود گواه می گیرد در آن ذکر شده است .
می توان محتوای این سوره را به چند بخش تقسیم کرد:
عباد الرحمن چه کسانی هستند؟؟
وَ عِبادُ الرَّحْمنِ الَّذِینَ یَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْناً وَ إِذا خاطَبَهُمُ الْجاهِلُونَ قالُوا سَلاماً (فرقان63) وَ الَّذِینَ یَبِیتُونَ لِرَبِّهِمْ سُجَّداً وَ قِیاماً (فرقان64)؛ و بندگان خداى رحمان کسانىاند که روى زمین بى تکبّر راه مى روند، و هر گاه جاهلان آنان را طرف خطاب قرار دهند (و سخنان نابخردانه گویند) با ملایمت(و سلامت نفس) پاسخ دهند.
و آنان براى پروردگارشان، در حال سجده و قیام شب زنده دارى مىکنند.
در این آیات، دوازده صفت از صفات ویژه ى «عِبادُ الرَّحْمنِ» بیان شده که بعضى اعتقادى، بعضى اجتماعى و بعضى اخلاقى است.
شاید مراد از «مشى» و حرکت آرام در زمین، تنها نحوه ى راه رفتن نباشد، بلکه شیوه ى زندگى متعادل را هم شامل شود.
«هون» هم به معناى تواضع و مدارا و نرمخویى است و هم به معناى سکینه و وقار.
امام صادق(علیه السلام) فرمود: مراد از «هَوْناً» زندگى کردن بر اساس فطرت و هماهنگ با روحیه اى است که خداوند آفریده است. یعنى بندگان خدا، خود را به تکلّف و رنج و تعب نمى اندازند.(تفسیر مجمع البیان)
کلمه ى «سلام» در این جا به معناى سلامِ وداع با یاوه ها و برخورد مسالمت آمیز است.
چنان که دربارهى حضرت ابراهیم(علیه السلام) مىخوانیم: همین که عمویش او را طرد کرد و گفت: از من دور شو، ابراهیم گفت: «سَلامٌ عَلَیْکَ سَأَسْتَغْفِرُ لَکَ» (مریم، 46 تا 47) خداحافظ، به زودى براى تو از پیشگاه خداوند طلب آمرزش خواهم کرد.
«بیتوته» به معناى شب زندهدارى است، خواه تمام شب یا نیمى یا بخشى از آن.
حضرت على(علیه السلام) در وصف پارسایان مى فرماید: «اما اللیل فصافون اقدامهم»؛ آنان شبها در حال قیام و شب زنده دارى اند، آنان عابدان شب، و شیران روزند.(نهج البلاغه، خطبه همام)
پیامهای آیه:
1ـ بالاترین مدال براى انسان، مدال بندگى خداست. «وَ عِبادُ الرَّحْمنِ» زیرا انتساب به بى نهایت، انسان را بالا مى برد.
2ـ رفتار هر کس، نشان دهنده ى شخصیّت اوست. «عِبادُ الرَّحْمنِ ... یَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْناً» (بندگان خاص خداوند، مظهر تواضع هستند.)
3ـ اسلام، دین جامعى است که حتّى براى چگونه راه رفتن برنامه دارد.«یَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْناً»
4ـ ایمان و اعتقاد انسان، در رفتار شخصى او مؤثّر است. «عِبادُ الرَّحْمنِ ... یَمْشُونَ»
5ـ تواضع، ثمره ى بندگى و نخستین نشانه ى آن است. «هَوْناً»
6ـ سرچشمه ى مدارا و نرمخویى بندگان خدا، ایمان است، نه ترس و ضعف آنان. «عِبادُ الرَّحْمنِ الَّذِینَ یَمْشُونَ» ...
7ـ وقار و نرمى از بارزترین صفات مؤمن است. «یَمْشُونَ ... هَوْناً»
8ـ تواضع نسبت به همه ى مردم لازم است. (نسبت به زن و مرد، کوچک و بزرگ، دانا و نادان). «یَمْشُونَ ... هَوْناً ... قالُوا سَلاماً»
9ـ با جاهلان مقابله به مثل نکنید. «إِذا خاطَبَهُمُ الْجاهِلُونَ قالُوا سَلاماً»
10ـ مُدارا و حلم و حوصله، از صفات بارز مؤمنان است. «قالُوا سَلاماً»
11ـ تواضع باید هم در عمل باشد، «یَمْشُونَ ... هَوْناً»، هم در کلام، «قالُوا سَلاماً» و هم در عبادت. «سُجَّداً وَ قِیاماً»
12ـ با افراد نادان و فرومایه مجادله نکنید. «قالُوا سَلاماً» (آنان سخنى در شأن خود مى گویند، ولى شما سخنى عالمانه و کریمانه بگویید)
13ـ بهترین وقت عبادت، شب است و بین شب و نماز و مناجات، رابطه محکمى است. «یَبِیتُونَ لِرَبِّهِمْ» (فضاى آرام، دورى از ریا، تمرکز فکر، از برکات شب است)
14ـ شب زنده دارى و استمرار و تداوم عبادت، نشانه ى بندگان خاصّ خداوند است. (فعل مضارع «یَبِیتُونَ» نشانه ى استمرار است)
15ـ آنچه به عبادت ارزش مى دهد، اخلاص است. «لِرَبِّهِمْ»
پروردگارا! ما را از بندگان خاصت قرار ده و توفیق کسب ویژگیهاى صفات عباد الرحمن را به ما مرحمت کن.
منابع:
1- تفسیر نور ج 8
2- تفسیر نمونه ج 14
3- تفسیر مجمع البیان
4- نهج البلاغه، خطبه همام
منبع:تبیان
معناي لغوي اسم شريف رحمان
رحمت در لغت، به معناي رقت، نرمي و انعطاف نفساني است که مستلزم تفضل و احسان مي باشد ولي اين معنا در وجود باري تعالي صحيح نيست؛ زيرا انفعال، نقص است و نقص در خداوند راه ندارد رحمت درباره خداوند به معناي افاضه خير و عنايت به نيازمندان است؛ از اين رو مرحوم فيض کاشاني درباره دو اسم شريف رحمان و رحيم مي فرمايد:فرق رحمان با رحيم
با مراجعه به آيات و روايات، مي توان اين فرق را بين دو اسم شريف رحمان و رحيم فهميد که رحمان عنايت و شفقت و لطف خداوند به تمام مخلوقات است و رحيم، عنايت و لطف ويژه به مؤمنان است. امام صادق عليه السلام به اين فرق تصريح کرده و فرموده است:ارتباط هدايت و تزکيه و تهذيب با اسم شريف «رحيم»
در روايتي ديگر، امام صادق عليه السلام مي فرمايد:طاعات و عبادات الهي، مقدمه نزول رحمت
عبدالرحمن بن عوف از رسول خدا صلي الله عليه و آله نقل مي کند که خداوند فرمود:راز و نياز با خداي رحمان و رحيم
و انسان بايد از خداوند در مقام دعا و راز و نياز بخواهد که با فضل و رحمت گسترده خويش معامله کند و با خضوع و خشوع از او چنين بخواهد: يا رحمان يا رحيم يا ارحم الراحمين! به ما رحم کن، زيرا خود فرمودي:سبقت رحمت الهي بر قهر و غضبش
خداوند دوست دارد بندگانش به ريسمان فضل و رحمتش چنگ زنند و از همين رو رحمت او بر قهر و غضبش پيشي گرفته است؛ چرا که خداوند داراي اسما و صفات متعدد و مختلفي است که به اقتضاي حکمت و مصلحت الهي، بروز و ظهور مي يابد؛ ولي طبق اين فقره از دعاي شريف يا من سبقه رحمته غضبه (9) بروز و ظهور رحمتش، از غضبش بيشتر است.ضرورت تخلق به اسم شريف رحمان
چنگ زدن به اسم شريف رحمان براي انسان مؤمن خداجو که در پي تخلق به اخلاق الهي است، بسيار ضروري است، چرا که انسان سالک، با تفکر و تدبر در اين اسم شريف، معرفت و شناخت و محبتش به خداوند بيشتر شده و روح اميد و نشاط و جديت در سير الي الله در او زنده مي گردد و زمينه تخلق به اين صفت الهي برايش فراهم مي شود با تخلق به صفت رحمت و دلسوزي و مهرباني، زمينه آثار و برکات و صفات پسنديده ديگر فراهم خواهد شد.علت غفلت انسان ها از اسم شريف رحمان و رحمت الهي
متأسفانه انسان ها به دليل حب دنيا و زياده خواهي، از اين اسم شرف کاملاً غافل شده اند، تمام نعمت ها و فيوضاتي که در طول عمر و زندگي، از طرف خداوند به آن ها عطا شده توسط اين اسم شريف است؛ ولي حب دنيا و زياده خواهي، سلامتي و امنيت و نعمت هاي ديگر را به دست فراموشي سپرده و هميشه انسان را به فکر دستيابي به متاع هاي دنيايي دست نيافتني مشغول مي کند.کيفيت تخلق به اسم شريف رحمان و راهکار آن
براي دستيابي به اين صفت و اخلاق الهي و فراگيري کيفيت تخلق به آن بايد به نمونه هاي عيني و مصاديق کامل آن از کساني که متخلق به اين صفت الهي هستند، مراجعه کرد و سيره عملي ايشان را در اعتقاد و اخلاق و رفتار به تماشا نشست. اين مصاديق کامل عيني، سلسله جليل محمد و آل محمد صلوات الله عليهم اجمعين هستند که آيينه تمام نماي صفات جلال و جمال حضرت حقند. خداوند، در تعريف و تمجيد از مقام شامخ پيامبر بزرگوار اسلام صلي الله عليه و آله فرموده است:پي نوشتها:
1. علم اليفين. فيض کاشاني. به نقل از اسماء الهي از ديدگاه قرآن و عرفان نوشته رضا رمضاني.
2. شيخ صدوق، معاني الاخبار، ص 21.
3. احزاب، آيه 43.
4. نور، آيه 21.
5. اعراف آيه 56.
6. احزاب، آيه 43.
7. بقره، آيه 155-157.
8. اعراف، آيه 156.
9. بحار، ج 95، ص 232، باب 2، اعمال خصوص يوم العرفه و ليلتها.
10. زمر، آيه 53.
11. آل عمران، آيه 159.
12. انبياء، آيه 107.
13. قلم، آيه 4.
14. انبياء، آيه 107.
15. توبه، آيه 128.
بنام خدا
جملات با ارزش وتأمّل بر انگیز از پدر و مادرم . مهرآبادی زنجانی
کلام مرحوم پدرم در باره :دوست داشتن دنیا و مقام :
"دوست داشتن دنیا و مقام مثل 2تا گرگ همیشه آدم ها رادور می زند تا در فرصت مناسب او را بدرند و تکه تکه کنند و اگر آدم ها آن دو گرگ را از خودشان دور نکنند آدم ها دریده می شوند و یا خودشان به مرور زمان به شکل گرگ های آدم نما در می آیند و به جان و مال مردم می افتند وپاره پاره می کنند پسرم خیلی باید مواظب باشی که خدای ناکرده به این دام ها نیفتدی".
کلام مرحومه مادرم در باره ی:ولایت :با زبان مادری (ترکی)
" اوغلوم الله سه نی علی(حضرت علی ع) جاداسیننان اوزاخ سالماسین"
ترجمه به زبان فارسی ، "پسرم خداوند تو را در جادّه ی علی(ع) نگه دارد."
یعنی: پسرم مواظب باش که مبادا از راه و ولایت علی (ع) دور بیفتی.
ویک جمله از خودم در باره ی عید ولایت(غدیر): " سیادت ما (شیعیان) در سایه ی ولایت علی(ع) محقق است." *مهرآبادی زنجانی*
کلام مادر در باره جایگاه خانواده های معظم شهدا : تاریخ 19/06/1392 یک روز قبل از فوت مادر {تا حدی از ظواهر معلوم بود که احتمال قوی آخرین روزها و ساعات خویش را در این دنیا سپری می کند}بنده پیشانی و دستش را بوسیدم وعرض کردم ،مادرجان عمر همه دست خدا و معلوم نیست چه کسی زودتر از این دنیا برود،من ویا شما ، اگر یک موقع شما زودتر رفتی و وارد بهشت شدی یادت باشد برو جای خوبی بگیر و برای ما هم جای خوب نگهدار. فرمودند"پسرم اگر جای خوب و بهشت را می خواهی باید خانواده شهید باشیم آنجا هم جایگاه خوب و بهتر برای خانواده شهداست"