انقلاب، کودتا و اصلاح، اسلام انقلابی، انقلاب اسلامی، روحانیت، تداوم انقلاب اسلامی.
تجلی پیام (استاد مطهری)، ص: 360
1- تعریف انقلاب
انقلاب به حسب مفهوم لغوی، پشت و رو شدن و یادگر شدن است. تعبیر «انقلب علی وجهه»؛ یعنی، پشت و رو شد؛ برگشت و تغییر جهت داد.
مجموعاً در قرآن کلمه انقلاب، مفهوم «برگشتن» یعنی عوض شدن جهت رو و پشت یا زیر و زبر را می فهماند و با «رجوع» فرق دارد. برگشتن سنگ از هوا رجوع هست ولی انقلاب نیست. انقلاب در تعبیر قرآن؛ یعنی، رو در جهت پشت قرار گرفتن و پشت در جهت رو. کلمه انقلاب در قرآن حاوی مفهوم تقدس یا ضد تقدس نیست.
انقلاب در فقه و فلسفه اصطلاح خاص دارد غیر از اصطلاح لغوی که قرآن هم بر همان اصطلاح جاری است. در فقه در کتاب طهارت، انقلاب و استحاله را از مطهرات می شمارند. و گاهی نیز استحاله و انقلاب را دو چیز جدا به حساب می آورند.
در اصطلاح فلاسفه معنی انقلاب از این هم محدودتر است. فلاسفه انقلاب را در جایی می گویند که ذات و ماهیت یک شی ء لزوماً عوض شده باشد «1». فلاسفه اصطلاحاً تغییر کیفی را استحاله می نامند و «انقلاب» را تغییر ماهوی.
انقلاب در عصر ما یک مفهوم اجتماعی پیدا کرده است که با اصطلاحات فلسفی نزدیک است- نه با اصطلاح لغوی.
انقلاب در زمان ما معانی خاص دیگری پیدا کرده است. امروزه این کلمه، اصطلاح جامعه شناسی و فلسفه تاریخ است. عرب ها، انقلاب به معنی اخیر را «ثوره» می نامند و اروپایی ها «رولوسیون».
انقلاب به معنائی که در جامعه شناسی مطرح است همان دگر شدن است، حتی نباید بگوییم دگرگون شدن، زیرا دگرگون شدن یعنی اینکه گونه و کیفیتش جور دیگر بشود. به عوض باید بگوئیم دگر شدن یعنی تبدیل شدن به موجود دیگر «2».
«انقلاب» عبارت است از تغییر بنیادی در جامعه یعنی دگرگون شدن جامعه از بن و از بیخ و از اساس. به عبارت دیگر در هم ریختن نظم حاکم هرگاه با شدت و مقرون به نوعی عصیان و تمرّد و انکار و نفی و
تجلی پیام (استاد مطهری)، ص: 361
من دیپلمات نیستم، من انقلابیام، حرف را صریح و صادقانه میگویم. دیپلمات یک کلمهای را میگوید، معنای دیگری را اراده میکند. ما صریح و صادقانه حرف خودمان را میزنیم؛ ما قاطع و جازم حرف خودمان را میزنیم. مذاکره آن وقتی معنا پیدا میکند که طرف، حُسن نیت خود را نشان بدهد؛ وقتی طرف، حُسن نیت نشان نمیدهد، خودتان میگویید فشار و مذاکره؛ این دوتا با هم سازگار نیست. شما میخواهید اسلحه را مقابل ملت ایران بگیرید، بگویید: یا مذاکره کن یا شلیک میکنم. برای اینکه ملت ایران را بترسانید، بدانید ملت ایران در مقابل این چیزها مرعوب نخواهد شد...
پى آمدها و دست آوردهاى انقلاب اسلامى چه بود؟
در بهمن ماه 1357 خورشیدى، تحولى بزرگ و شگرف و از دیدگاه امام امت، «معجزه ى الهى» در تاریخ ایران و جهان اسلام و حتى جهان بشریت رخ داد كه همه ى اندیشمندان و تحلیل گران علوم سیاسى، تاریخ نگاران و سیاست مداران دنیا را به شگفتى واداشت; زیرا هیچ یك از آنان، حتى سازمان هایى كه به انبوه اطلاعات حسّاس و سرّى دسترسى داشتند، نتوانستند رخ دادن انقلاب اسلامى ایران را در چنین زمان و موقعیّت منطقه اى و در این شكل و ماهیّت، پیش بینى كنند.
تاكنون درباره ى اهمیت انقلاب، پژوهش هاى فراوانى انجام شده و هر كس به فراخور دانش و توان فكرى خود در این باره سخن گفته است، ولى مهم ترین نكته در این انقلاب، پیروزى مكتب، ایدئولوژى و فرهنگ اسلام در همه ى جنبه هاى ایدئولوژیك، سیاسى و فرهنگى بود و در یك كلام باید گفت این انقلاب، انقلاب اسلامى بود.
انقلاب در لغت برگشتن از حالی به حالی، دگرگون شدن، تغییر و تحول است و در اصطلاح رایج جهان (تلاش عده ای برای واژگون کردن حکومت و ایجاد حکومتی نو) به منظور تغییرات اساسی و بنیادین در تمام نهادها، مناسبات ساختار سیاسی و اجتماعی و جایگزینی سازمان نوین و مطلوب در چهارچوب اهداف و آرمانهای خاص.
اصول انقلاب را به عنوان لوازم قطعی آن، می توان چنین دانست، تغییر بنیادها و نظام اجتماع، نوگرایی، آرمان خواهی خشونت سیاسی یا نظامی در مقابل نظام حاکم، با توجه به معنی و مفهوم کلی فوق، انقلاب دارای انواعی است به نام: انقلاب فرهنگی، انقلاب اداری، انقلاب سیاسی، انقلاب اجتماعی و...
پاسخ سؤال دوم شما با سیر اجمالی در بزرگترین انقلاب تاریخ جهان می دهیم:
حضرت محمد(ص) بزرگترین انقلاب گر و یک انقلابی تمام عیار بود که به منظور تحقق خواسته های جاودانه بشر یعنی آزادی، عدالت، مساوات و یگانگی، اخلاق، رشد و کرامت فردی آدمیان، صلح و صفا بین انسانها و برای برانداختن شرک نظری و عملی برانگیخته شد.
با نام خدا
* اِنَّ الْحُسين مِصباحُ الهُدي وَ سَفينَهُ الْنِّجاه .*
همانا امام حسین(ع) چراغ هدایت و کشتی نجات است.
فتنه به معنی امتحان و آزمایشی ( اختلاف نظر) که با تلخی و سختی همراه است.
سلام بر شهدای امر به معروف و نهی از منکر زنجان مهرآبادی زنجانی
تفاوت سازندگى با مادى گرایى(درس ها و عبرت های عاشورا ) از دیدگاه مقام معظم رهبری امام خامنه ای
عده اى مسایل را اشتباه گرفته اند. البته بحمداللّه امروز مسؤولین ما دلسوز و علاقه مندند و مى خواهند کشور را بسازند. یک عده اى سازندگى را با مادى گرایى اشتباه گرفته اند. سازندگى چیزى و مادیگرى چیز دیگرى است.
سازندگى یعنى این که کشور آباد بشود و طبقات محروم به نوایى برسند. برادران و خواهران, سال هاى سال این کشور را ویران کرده اند و بعد از انقلاب هم به مدت هشت سال به وسیله مهاجمین خارجى همان کارها را ادامه دادند. آیا این شوخى است؟ کشور باید ساخته شود و سازندگى تلاش لازم دارد. از پایان جنگ تا به امروز هنوز سه سال و اندى بیش تر نمى گذرد. از پایان جنگ تا امروز چیزى نگذشته است. اگر یک بمب درجایى بیفتد در یک لحظه همه چیز را ویران مى کند اما ساختن همان ویرانه مدت ها طول مى کشد. یک ساختمان, خانه و عمارت دو یا سه طبقه اى در یک لحظه منفجر مى شود, اما در یک لحظه ساخته نمى شود. یک کشور را هشت سال ویران کردند. مگر این شوخى است؟ قبل از انقلاب خاندان منحوس پهلوى (که لعنت خدا بر آن ها و برکارگزاران و دستیارانشان و لعنت بر خانواده قاجار و دستیارانشان باد) سال هاى متمادى این مملکت را ویران کردند. بعد که انقلاب آمد کشور را بسازد مگر دشمنان توانستند تحمل بکنند؟ امروزدر آمریکا دارند اسناد همکارى آمریکا با عراق در جنگ را افشا مى کنند. ما همین حرف ها را آن روز هم مى گفتیم. ما آن روز به طور قاطع مى گفتیم که شرق و غرب دارند از عراق حمایت مى کنند. یک عده کوته فکرهاى داخلى حرف ما را انکار مى کردند و مى گفتند به چه دلیل این طور مى گویید؟ بفرمایید این هم دلیل امروز اسناد حمایت آمریکا از عراق را خود آمریکایى ها دارند افشا مى کنند و دارد معلوم مى شود که در این چند سال چه کمک هاى عظیمى به عراق کردند. شرق و غرب با هم, هم دست شدند و این جنگ را به راه انداختند و مملکت را ویران کردند. بعد از سال ها ویرانگرى توسط حکام فاسد پهلوى و قاجار و بعد از چند سال ویرانگرى جنگ, حالا دولت جمهورى اسلامى به کمک مردم و کارگزاران و متخصصین و کاردان ها مى خواهند این کشور را بسازند. معلوم است که این کار یک روز و دو روز و یک سال و دوسال نیست. این همه مراکز مادى از بین رفته, این همه امکان اشتغال نابود شده, این ها چیزى نیست که ظرف مدت کوتاهى ترمیم شود. سازندگى یک مجاهدت و یک جهاد فى سبیل الله است. هر کسى که در این مجاهدت شرکت بکند جهاد و خدمت کرده و در راه اداره و حفظ جامعه اسلامى که یک واجب بزرگ است گام برداشته است و این خیلى کار بزرگى است. سازندگى یک مسأله است و مادى گرى, ماده پرستى و دنیا طلبى مسأله دیگرى است. سازندگى همان کارى بود که على بن ابى طالب(ع) مى کرد که تا قبل از خلافت ادامه داشت (حتى شاید در دوران خلافت هم انجام مى شد که البته من تردید دارم.) آن بزرگوار با دست خودش نخلستان آباد مى کرد, زمین احیا مى کرد, درخت مى کاشت, چاه مى کند و آبیارى مى کرد. این سازندگى است. دنیا طلبى و ماده طلبى کارى است که عبیدالله بن زیاد و یزید مى کردند. چه وقت آن ها چیزى را به وجود مى آوردند و مى ساختند؟ آن ها فانى مى کردند, مى خوردند و تجملات را زیاد مى کردند. این دو تا را نباید با هم اشتباه کرد. امروز یک عده به نام سازندگى خودشان را غرق در پول و دنیا و ماده پرستى مى کنند. آیا این سازندگى است؟
شبیخون فرهنگى دشمن
آن چه که جامعه ما را فاسد مى کند, غرق شدن در شهوات و از دست دادن روح تقوا و فداکارى است. بسیجى باید در وسط میدان باشد تا فضیلت هاى اصلى انقلاب زنده بماند. دشمن از راه اشاعه فرهنگ غلط, فساد و فحشا سعى مى کند جوان هاى ما را از دست ما بگیرد. کارى که از لحاظ فرهنگى دشمن مى کند نه تنها یک تهاجم فرهنگى بلکه باید گفت یک شبیخون فرهنگى, یک غارت فرهنگى و یک قتل عام فرهنگى است. امروز دشمن دارد این کار را با ما مى کند. چه کسى مى تواند از این فضیلت ها دفاع کند؟ آن جوان مؤمنى که دل به دنیا و منافع شخصى نبسته است. او مى تواند بایستد و از فضیلت ها دفاع بکند. کسى که خودش آلوده و گرفتار است نمى تواند از فضیلت ها دفاع بکند. این جوان با اخلاص است که مى تواند از انقلاب, اسلام و فضایل و ارزش هاى اسلامى دفاع کند.
همه باید امر به معروف و نهى از منکر بکنند
لذا بنده چندى پیش گفتم همه باید امر به معروف و نهى از منکر بکنند. الآن هم عرض مى کنم. نهى از منکر کنید. این واجب است. امروز امر به معروف و نهى از منکر, هم مسؤولیت شرعى و هم مسؤولیت انقلابى و سیاسى شماست. به من نامه مى نویسند, بعضى تلفن مى کنند و مى گویند ما نهى از منکر مى کنیم اما مأمورین رسمى طرف ما را نمى گیرند. طرف فرد مقابل را مى گیرند. من عرض مى کنم مأمورین رسمى چه مأمورین انتظامى و چه مأمورین قضایى حق ندارند از مُجرم دفاع بکنند. مأمورین باید از آمر و ناهى شرعى دفاع کنند. دستگاه حکومت ما باید از آمر به معروف و ناهى از منکر دفاع بکند, این وظیفه است. اگر کسى نماز بخواند و کسى دیگر به نمازگزار حمله کند, دستگاه هاى ما باید از چه کسى دفاع کنند؟ از نمازگزار یا آن کسى که سجاده را از زیرپاى نمازگزار مى کشد؟ امر به معروف و نهى از منکر هم همین طور است. امر به معروف هم مثل نماز واجب است. حضرت امیر(ع) در نهج البلاغه مى فرماید: (وما أعمالُ البِرِّ کُلُّها والجهادُ فی سبیل اللّه عندالأمر بالمعروف والنهی عن المنکر إü کَنَفَثَةٍ فی بحرٍ لُجّیٍّ).(1)
یعنى اگر امر به معروف و نهى از منکر در مقیاس وسیع و عمومى انجام شود, حتى از جهاد بالاتر است. پایه دین را امر به معروف و نهى از منکر محکم مى کند. اساس جهاد را امر به معروف و نهى از منکر استوار مى کند. مگر مسؤولین و مأمورین ما مى توانند آمر به معروف و ناهى از منکر را با دیگران مساوى قرار بدهند چه برسد به این که نقطه مقابل او را تأیید بکنند؟ البته جوان حزب الله باید باهوش باشد, چشم هایش را باز کند, نگذارد کسى در صفوف او رخنه کند و به نام امر به معروف و نهى از منکر فسادى ایجاد بکند که چهره حزب الله خراب بشود. باید مواظب باشید. این به عهده خودتان است. من یقین دارم و تجربه هاى چند ساله هم نشان داده که وقتى نیروهاى مؤمن و حزب اللهى براى انجام کارى به میدان مى آیند یک عده عناصر بَدَلى و دروغین با نام این ها در گوشه اى فساد ایجاد مى کنند تا ذهن مسؤولین را نسبت به نیروهاى مؤمن و حزب اللهى و مردمى چرکین و بد کنند. مواظب باشید. مسأله امر به معروف و نهى از منکر مثل مسأله نماز یاد گرفتنى است و شما باید بروید و مسایل آن را یاد بگیرید. در هر مورد این که در کجا و چگونه باید امر به معروف و نهى از منکر کرد, مسایلى وجود دارد. البته من عرض بکنم, قبلاً هم گفته ام که در جامعه اسلامى تکلیف عامه مردم امر به معروف و نهى از منکر با لسان است اما اگر کار به برخورد بکشد, آن دیگر به عهده مسؤولین است که باید وارد بشوند و آن ها این کار را بکنند. البته نقش مهم تر را هم, همین زبان دارد. چیزى که جامعه را اصلاح مى کند نهى از منکر زبانى است. اگر مردم به آدم بدکار, خلافکار, کسى که اشاعه فحشا مى کند و مى خواهد قُبح گناه را از جامعه ببرد, بگویند و ده, صد یا هزار نفر و به طور کلى افکار عمومى جامعه روى وجود و ذهن او سنگینى کند, این براى او شکننده ترین چیزهاست.
حضور نیروهاى حزب اللهى و بسیجى در صحنه
اگر نیروهاى مؤمن, بسیجى و حزب اللهى یعنى همین عامه مردم مؤمن, همین اکثریت عظیم کشور عزیزما, همین هایى که جنگ را اداره کردند, همین هایى که از اول انقلاب تا به حال با همه حوادث مقابله کردند, نبودند و اگر بسیج و نیروى عظیم حزب الله نبود, ما هم در جنگ و هم در مقابل دشمنان گوناگون در این چند سال شکست مى خوردیم. ما آسیب پذیر بودیم. وقتى که کارخانه هاى ما را مى خواستند به تعطیلى بکشانند, نیروى حزب اللهى از داخل کارخانه بر سینه شان مى زد. وقتى مزرعه ما را در اوایل انقلاب مى خواستند آتش بزنند, نیروى حزب اللهى از همان وسط بیابان ها و روستاها و مزارع توى دهانشان مى زد. اگر خیابان ها را مى خواستند به اغتشاش بکشند نیروى حزب اللهى مى آمد در مقابلشان سینه سپر مى کرد. در جنگ هم که معلوم است. این است آن نیروى اصلى این کشور, و نظام اسلامى متکى به این نیرو است. اگر مردم یعنى همین نیروهاى مؤمن و حزب اللهى با نظام و دولت باشند (که بحمدالله هستند) هیچ دشمنى نمى تواند کارى از پیش ببرد. اگر این نیروى عظیم و شکست ناپذیر مردمى در کنار و پشت سر مسؤولین باشد (که بحمدالله هست) هیچ قدرتى نمى تواند با جمهورى اسلامى مقابله بکند. دشمنان ما از این نیرو مى ترسند, مدتى است که بلندگوهاى آمریکایى و صهیونیستى در تبلیغات جهانى دارند جمهورى اسلامى ایران را به نظامى گرى و افزایش سلاح متهم مى کنند. مى گویند جمهورى اسلامى دارد سلاح هاى کشتار جمعى و اتمى درست مى کند و از فلان جا کلاهک اتمى آورده اند! این ها حرف هایى است که اگر هر عاقلى در دنیا تأمل کند مى فهمد دروغ است.آیا بمب اتم چیزى است که بتوان آن را بى سر و صدا از کشورى به کشور دیگر منتقل کرد؟ خودِ آن ها مى فهمند که دروغ است ولى شایعه درست مى کنند براى این که چهره نظام اسلامى را به نحوى معرفى کنند که گویى با صلح و استقرار آن در دنیا مخالف است.
یکى از تلاش هاى خباثت آمیز آمریکا علیه جمهورى اسلامى همین است. من عرض مى کنم شما اشتباه کردید که خیال کردید قدرت جمهورى اسلامى در این است که بمب اتمى فراهم بکند یا در داخل بسازد. قدرت ما این ها نیست. اگر قدرت ما این بود که جمهورى اسلامى مثلاً یک بمب اتمى درست بکند, صدها مثل آن را کشورهاى بزرگ دارند. اگر کسى مى توانست با بمب اتمى بر دیگران پیروز بشود, آمریکا و شوروى سابق و بقیه قدرت هاى خبیث دنیا باید تا حالا صد بار جمهورى اسلامى را از بین برده بودند.
چیزى که به یک نظام قدرت مى دهد بمب اتمى نیست. قدرت نظام اسلامى که آمریکا و شوروى سابق و بقیه قدرت هاى ریز و درشت عالم تا امروز نتوانسته اند و نخواهند توانست با او مقابله کنند, قدرت ایمان نیروهاى حزب الله است. جمهورى اسلامى باید این نیرو و این قدرت عظیم را حفظ کند. شما جوان ها باید دایم در صحنه باشید. باید به طور دایم نشان بدهید که جمهورى اسلامى آسیب ناپذیر است. نیروى مؤمن و بسیج و نیروهاى حزب الله در سراسر کشور و همه آحاد مؤمن در این کشور باید کارى بکنند که امید آمریکا و صهیونیست ها و بقیه قدرت هاى دشمن از جمهورى اسلامى به کلى قطع شود. خداوند ان شاء الله شما جوان هاى مؤمن و فداکار و با تقوا را محفوظ بدارد و ان شاء الله قلب مقدس ولى عصر (ارواحناه فداه) از همه شما خشنود باشد و ان شاء الله با قدرت ایمان و حضور شما همه کیدها و توطئه هاى دشمن خنثى گردد.
پی نوشت :
1. نهج البلاغه, حکمت 374.
با سلام:هر روزی که می گذرد و به24خردادامسال(1392)نزدیکتر می شویم به شور و نشاط و شعف و نویدهای امید بخش حماسه ی حضور سیاسی در میان ملّت بزرگ ایران بیش از پیش احساس می شودبا پایان ثبت نام داوطلبین شوراهای شهرو ثبت نام کاندیداهای ریاست جمهوری در17 اردیبهشت مقدمات لازم برای برگزاری جشن بزرگ حماسه ی سیاسی حضور در پای صندوق های رأی فراهم می شود.
ما ایرانیان با حضور حداکثری خودمان در انتخابات، آینده و سر بلندی کشور عزیزمان ایران راضمانت و روح امام(ره)وشهدا را از خودمان راضی و خشنود و دشمنان انقلاب و رهبری را مأیوس ونا امید خواهیم کرد.
امروز،برنامه ریزی ها وانتخاب های صحیح،مقدمه ای برای خوشبختی ها و سعادت فرداهایمان است.انشالله
با این اوصاف بنده چندین نکته را که یادآوریش دارای اهمیّت بنظر می رسد در ذیل به بیان آنها می پردازم.
*هیچ کاندیدایی را دست کم نگیریم و به حضورش احترام قائل شویم،وکاندیدا نیز به جایگاه حضورش ارزش قائل بشود.
*اهداف و برنامه های هر کاندیدایی را به راحتی زیر سئوال نبرده وبی اهمیّت جلوه ندهیم و به راحتی هم قبول نکنیم.
*معمولا کاندیداهایی که شرایط سخت زندگی را چشیده اندراه کارهای خوب و شدنی را برای حلّ مشکلات شهر زنجان ارائه می دهند،از این گونه افراد استقبال و حمایت خودمان را اعلام کنیم.
*کاندیداهایی را که از راه اصولی و منطقی می خواهند رأی و نظر ما را جلب کنند و به آینده شهرمان زنجان می اندیشند،توجّه کرده و از ابراز مهر و محبّت دریغ نکنیم.
*در انتخاب کاندیدای اصلح ذهن مان را آزاد بگذاریم و مغرضانه عمل نکنیم،فقط در این صورت است که به آرامش در انتخاب خواهیم رسیدو با گذشت زمان از انتخاب خودمان پشیمان نخواهیم شد.
*از انتخاب های گذشته ی خودمان پشیمان و خودمان را مذمّت و نکوهش نکنیم، بلکه از آن ها درس بگیریم.
*کاندیداهای فعلی خالی از عیب و ایراد نیستند ولی مطمئنا افراد صالح نیز در میانشان وجود داردو می توان اصلح را انتخاب کرد.
در پایان***در انتخاب کاندیدای مورد نظر از دیدگاه های بزرگان شهرمان زنجان و بزرگان محلّه ها وکسانی که عطر و بوی شهدا را بیشتر درک می کنند بالاخصّ خانواده های معظم شهدا که مطمئناآنها بیشتر از همه به انقلاب اسلامی،وطن و شهرمان و جوانانمان عشق می ورزند مدّ نظر قرار بدهیم.
مقصود اوصالی *مهرآبادی زنجانی*کاندیدای شورای شهر زنجان
با سلام : ... اصلاح طلبان نه تنها به جای اصلاح وضعیت بوجود آمده از سوی دشمنان نظام که باعث بروز اختلاف عمیق اصلاح طلبان[البته ظاهرا] با ارزش های انقلاب اسلامی شد و مقصود اصلی دشمنان قسم خورده ایران اسلامی نیز همین است بلکه حتی برائت هم نکرده تا با این کار جلب اعتماد بیشتری از سوی مردم کسب کنند و با توان بیشتر به آغوش نظام سیاسی کشور بازگردند، برخی از فتنه گران نافذ در طیف اصلاح طلب خودشان ، و ملت بزرگ ایران نیز به خوبی می دانند که نظام و رهبری معظم انقلاب حضرت آیت الله خامنه ای به اندازه کافی در حق آنان مدارا کرده اند مع لاسف نه تنها در این مدت مدید به توطئه بودن این کار توسط دشمنان نیز اعتراف نکردند حتی بلکه نسبت به اعمال خود در جریان و فتنه 88 (بر هم زنندگان نظم جامعه روز عاشورا88)هم ابراز انزجار و اعلام برائت نکردند و رفتار شفاف از آنها مشاهده نشده،با این اوصاف تنها راه حل اصلاح اصلاح طلبان و پیروزیشان تصریح و تبیین اهداف خود و دوری جستن از دشمنان انقلاب و نظام و رهبری است این عمل تاثیر بسزا در چگونگی بازگشت آنها به آغوش سیاسی کشور خواهد داشت و در پیروزی اصلاح طلبان در صحنه های رقابتی انتخابات آتی کشور شورا و ریاست جمهوری مثمر الثمر خواهد بود. انشالله ومن الله التوفیق . زنجان *مهرآبادی*
صفحه قبل 1 صفحه بعد
باردیگر همشهریان محترم زنجانی همانند دیگر هموطنان عزیز حماسه دیگری آفریدند که جادارد به همه احسن گفت وازسوی دیگر به همه نامزدهای ریاست جمهوری و شورهای اسلامی که با رعایت تمامی موازین اخلاقی به رقابت پرداختند اما ذکر این نکته ضروری است جناب آقای اوصالی بنده از شما که دراین عرصه بودید وباتمام وجود قبل از انتخابات به سئوالات این حقیر پاسخ دادید کمال تشکر را دارم اما بنده نیز اگر عمری باقی بماند ر دوره بعد حتما در این عرصه پا خواهم گذاشت و ازجنابعالی که چندین پیراهن از این حقیر بیشتر پاره کرده اید راهنمایی خواهم جست نمیدانم اما هر فردی عقیده و نظری دارد و اینجانب برای جنابعالی که حتی یکبار هم توفیق زیارت نیافته ام احترام خاصی قائل هستم امیدوارم همیشه موفق م موید باشید و در پایان از شما خواهشمندم با پیشنهادات و انتقادات از در پیشرفت هرچه بهتر شهرمان زنجان بکوشیم به امید پیشرفت شهرمان زنجان